چند روایت در قالب بازخوانی
دل نوشته ای تقدیم به باصلابت ترین لبخند خدا و پدر مهربان ما امت اسلام .... حضرت آقا خامنه ای، تقدیم به آن مرد و قشنگترین لبخندهای خدایی که در دلم کاشت ، تقدیم به ولایی ترین لبخند خدا، تقدیم به پدران آسمانی آیه های هدایت خدا برای من و پدران جانباز که امنیت امروزم را مدیونشان هستم و تقدیم به همه شما دوستانم .... بلاخص دوستان هدیه شهدایی ام که خط به خط این کلمات برایشان معنا دارد....
روایت سوم
سلام حضرت آقا روزتون مبارک ای لبخند خدای صلابت خدا / یاد آن خواب بخیر که داشتم دوشادوش شما راه می رفتم آنقدر از دیدار شما و دیدار بی واسطه تون خوشحال بودم که خوشحالی ام از حد توصیف خارج بود
بعد ولی یادم هست شما صحبت می کردید محتوای صحبتتون اصلا یادم نیست – این درد من تنها گمونم نباشه واقعا گوش نمی دیدیم با جان و دل تا گوش دلمون صحبتاتون رو بشنوه و الا حال و روزمون که این نبود- فقط یه حس غم بسیار وحشتناک داشت به اون حس زیبای زیبا اضافه می شد ..... و این حس عجیب رو ایجاد می کرد یه حس عجیب و غریب ...... هم شادی هم غمگینی و بعدها دیگه تو بیداریم تکرار شد این حس عجیب .... حسی که توصیفش سخته .... بی چاره ات می کنه ..... دیوانه ات می کنه ....ولی دوستش داری .... میخوای باشه.....
راستی حضرت آقا کی می اید درمان دهنده این حسهای ناتاب کننده من که عاصی کرده ام خلایق را و خود را .....
یه بار یه کلیپی می دیدم از زمان دفاع مقدس رزمندگان جبهه اسلام علیه کفر این گونه دعا می کردند: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
حالا من : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خامنه ای رو نگهدار .... آمین
دل نوشته ای تقدیم به باصلابت ترین لبخند خدا و پدر مهربان ما امت اسلام .... حضرت آقا خامنه ای، تقدیم به آن مرد و قشنگترین لبخندهای خدایی که در دلم کاشت ، تقدیم به ولایی ترین لبخند خدا، تقدیم به پدران آسمانی آیه های هدایت خدا برای من و پدران جانباز که امنیت امروزم را مدیونشان هستم و تقدیم به همه شما دوستانم .... بلاخص دوستان هدیه شهدایی ام که خط به خط این کلمات برایشان معنا دارد....
لطفا اول تشریف ببرید ادامه مطلب و کل متن رو بخونید بعد دوباره برگردید این صفحه و برای نتیجه گیری سراغ روایت سوم.....
روایت اول : مسیح من ، مسیح تو نوشته : فاطمه شهیدی از کتاب : خدا خانه دارد نوشته ای بود که توسط آن روز تولد حضرت عیسی علیه السلام رو تبریک می گفتند .... یعنی تولد مسیح اون رو .... اول نامه رو ب
لیلت عزیزم ! سلام . کریسمس مبارک . نمی دونم چندمین کریسمسه که برات نامه می نویسم ، نامه هایی که تا ژانویه ی بعدی رو میزم می مونن . شاید اسم و شماره ی تلفنم تو دفترت خط خورده باشه ، ولی من هنوز به حرفات فکر می کنم . به شب اون مهمونی ، زیر سایه ی بید حیاطتون ...
یادت هست؟ گفتی : بیا عشق هامونو رو یه سفره بریزیم . بعد هر دو با هم لقمه برداریم ، بی اونکه فکر کنیم این رو تو آوردی یا من ... گفتم : قبول . تو شروع کردی . با شوق ، با اشک ، با التهاب از عشق گفتی . از مسیح خودت ! اون " مهربان ناصری " که تمام روحت رو تسخیر کرده بود . همچنان که " او " منو . من ، تموم سهم تورو از عشق خودم خوردم ، بی اونکه سهم خودم رو برات تو سفره بذارم . بی اونکه حرفی از او بزنم . گفتی : پس بگو ! ... نتونستم و نگفتم و تو قهر کردی . سفره رو بستی و رفتی ...
من سالهاست به اون مهمونی نیمه تموم فکر می کنم اما بازم می ترسم حرفامو تموم کنم . درست مث همون شب ... لیلت عزیز ، مسیح تو در دسترس بود . باور کردنی . نزدیک .. می شد بهش دست کشید ، لمسش کرد ولی مسیح من نبود ! اگه کسی خار در چشم هاش باشه و استخون در گلو ( نهج البلاغه – خطبه سه ) لمس کردنش آسون نیس ... من امشب تموم انجیل رو ورق زدم تا باز تو رو از نزدیک حس کنم . کلمه به کلمه مسیحت رو نفس کشیدم . بعد انجیل رو بستم . مسیح سخت گیر من این سو ایستاده بود و مسیح سهل گیر تو سوی دیگه ...
حواریون نشسته بودند . مسیحت آب آورد . پای همه رو شست ... با مهربانی و لطفی که تنها از پسر مریم بر می آمد ( انجیل یوحنا ) ... چه دوس داشتنی ست این مرد آدم دلش می خواد بپره و دستش رو ببوسه ... کاش من پترس او بودم یا لوقای او ... اما من یوحنای مسیحی هستم که پای حواری رو نمی شوره ، که دست حواری رو می بُره .
مرد رو به جرمی آوردند . چشمش به مولا افتاد . از دوستان بود . از آن ها که هر روز دامن عبایش را می بویید . اما جرم ، جرم ست . شمشیر را بالا برد . دست مرد بر زمین افتاد . دشمن در انتظار فرصت جلو می آید : دستت را که برید مرد ؟ و جواب شنید : شجاع مکی ، با وفایی بزرگوار ... کسی که عشق او با گوشت و خونم آمیخته ... من یوحنای مسیحی هستم که دست می بُرد ، دل را می بَرد . من شمشیرش رو می بوسم حتی اگه لبه ش زبونم رو ببره ...
و من امشب بین تصویر دو مرد چقدر سرگردونم : مجسمه در دست های مسیح تو بود . مجسمه ی کبوتر گلی . در او دمید جان گرفت و پرواز کرد ... چقدر آدم دلش می خواد به این پیامبر ایمان بیاره ..
همام آمد . گفت : حرف ! ... تشنه ام ... مسیح من گفت : " برو خوب باش " . همام گفت : نه ! بیش از این . خوبان کی اند ؟ ... مسیح من می تونست بگه : مومن اند . نماز می خونن . روزه ، صدقه ، خمس ... اما نگفت . گفت : دنیا ، آن ها را می خواهد ، نمی خواهندش . اسیرشان می کند ، جانشان را می دهند تا آزاد شود .( نهج البلاغه – خطبه صدو نود و سه ) گفت : اگر اجلی که خدا خواسته ، نبود ، لحظه ای جانشان در کالبد نمی ماند . پر می کشید . و باز گفت و گفت .. همام چون صاعقه ای بیهوش شد . خشک شد . مجسمه شد و مرد ...
دم مسیح تو کبوتر گلی رو جون داد و دم مسیح من جون آدم گلی رو گرفت ... چه شباهتی ...
از من نپرس او چرا با انسان چنین می کنه . که چرا معلم تکلیف های سخت و امتحان های شاق و جریمه های بزرگه . دست رو دلم نذار . دلم زخمه .
وقتی عیسی مسیح نصیحتم می کنه کودک می شم ، همه چیز ساده میشه ، مهربونانه باید همه رو دوس داشته باشم ، پاک می شم . اما روبروی خطبه های او ناگهان بزرگ می شم . او تموم شادی های حقیرانه رو می گیره و همه ی رنج های ژرف رو می ریزه توی کوله ام . من باید از غم خلخالی که در دور دست ها از پای زنی کشیدن بمیرم چون او منو بزرگ می خواد ... باید جونمو بدم تا اسیر دنیا نشم ... باید ...
لیلت ! همه ی حرفام تموم شد . فقط یه راز تلخ مونده . مسیح ما هم مصلوب شد . ما مسیحمون رو خودمون مصلوب کردیم . با دست ها و دل های خودمون . چوب صلیبش رو از مرغوب ترین چوب ها تراشیدیم . چون دوستش داشتیم . سکویی از بهترین سنگ برای بالا رفتنش ساختیم .اگه خودش توصیف نمی کرد نمی تونستم بگم که چطور آوردیمش . چون شتری سرکش ( نهج البلاغه – نامه بیست و هشت ) . آن بالا ایستاد . روبرومون .گفت : آیا در انتظار پیشوایی غیر من هستید که راهتان را هموار کند ؟ و ما در انتظار پیشوایی نبودیم . فقط اونو می خواستیم . تو چشمهاش خنجری بود که وجدانمونو تیغ می زد و ما چشم ازش گرفتیم و مث همیشه به خاک خیره شدیم . صلیب آماده بود . بی ردا و بی شمشیرایستاده بود . شمشیرش رو از کمرش باز کردیم . گفتیم " حکمیت " . نه اینکه فکر کنی شمشیرش بر زمین افتاد . نه ! ما مردم مقدسی هستیم . دادیم مرصع نشونش کنن . نگین بزننش تا به دیوار بزنیم و ببوسیم و متبرک شیم .
لیلت ! اگه این جمله رو تو تاریخ ننوشته بودند من غلط می کردم که بیانش کنم . " دستی به محاسنش کشید و های های گریست : کجایند برادران من که در راه حق جان سپردند ؟ کجاست عمار ؟ کجاست ذوشهادتین ؟ "... ما همه ی اونها رو پیش از این کشته بودم . نه اینکه فکر کنی خیانت کردیم . نه ! تنهایی او را مقدس تر می کرد .. بعد چشم از چشم مان گرفت . نفس راحتی کشیدیم . بالا را نگاه می کرد . دعا می خواند و ما همه گریه می کردیم . کلمه به کلمه دعاش رو حفظ کردیم تا هر هفته ، هر ماه بخونیم . باور کن ما مردم مومنی هستیم ...
صلیب آماده بود . دست هاشو گشود : "چیزی بپرسید قبل از اینکه از دستم بدهید ؟ " فکر نکن که دلمون نمی خواست به آغوشش بریم ، ولی تو آغوشش بوی عجیبی میومد که بوی خاک نبود . و ما خاک رو می خواستیم . سه دسته شدیم : قاسطین ، مارقین ، ناکثین ... ناکثین دستهاشو به صلیب کوبیدن . خون فواره زد . از دلش یا دستش... نمی دونم ، درست نمی دیدمش ... تقصیر خودش بود چون هر وقت مارو می دید آغوشش رو باز می کرد . و ما دوس داشتیم تصویرش رو همونجور با آغوش باز برای خودمون ثابت نگه داریم .برای همین میخ ها رو زدیم و مصلوبش کردیم .. چون اونو دوس می داشتیم .
نه اینکه فکر کنی مردم حق ناشناسی هستیم . همون لحظه که با یه دست میخ سوم رو می زدیم با دست دیگه تصویرش رو می کشیدیم ، شمایلی طلایی ، همه بر گردنمون آویختیم تا هر روز به لب بذاریم ... ببوسیم شمایلش رو ، اسمش رو ... تموم شد . همه چیز تموم شد . او مصلوب بود . و ما همهمه کردیم " الله مولانا علی "
لیلت ! نامه ای که باز روی میزم تا ژانویه ی بعد می مونه تموم شد . کاغذم خیس خیسه .. راستی بازم میگم : کریسمس مبارک ..
روایت دوم
بازخوانی مقاله (کاوشی در نام گذاری شعارهای سال توسط مقام معظم رهبری در سال های اخیر)
باسمه تعالی
کاوشی در نام گذاری شعارهای سال توسط مقام معظم رهبری در سال های اخیر
مقام معظم رهبری:
این شعارها نه فقط یک امر نمایشی است، و نه هم اینجوری است که ما خیال کنیم در این سال، این شعار همه مشکلات کشور را حل خواهد کرد؛ نه، این تشریفاتی نیست، نمایشی نیست؛ این خط روشنی را به ما نشان می دهد “
مقدمه: بیش از 10 سال از نامگذاری سالها به اسامی متنوع از سوی مقام معظم رهبری میگذرد.(اسامیای که در ابتدا زینتی به نظر میآمد، اما رفته رفته مشخص شد که اینگونه نیست و هدف رهبری فراتر از متبرک کردن سال به نام خاصی است). هر چند که ظاهر قضیه چیز دیگری را به ذهن منعکس مینمود. استفاده از نام امامان معصوم و رهبر انقلاب امام خمینی(ره) و نامهایی که سنخیت کمتری با این دسته از نامها دارند مانند سال اشتغال و یا اتحاد ملی و همبستگی اسلامی از انواع نامهایی بودند که در ابتدای هر سال از سوی ایشان اعلام گردید .نامگذاری سالها در ایران توسط رهبری موجبات تفسیرها و تأویلهای متفاوتی را از سال در پیش رو فراهم میسازد. بسیاری از مردم و مسؤولین در دقایق اولیه تحویل سال نو خورشیدی منتظر اعلام نامگذاری برای سال جدید هستند تا به نوعی نقشهی راه خود را در سال پیش رو بدانند. مطابق اصل 110 قانون اساسی یکی از وظایفی که برای رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است، تعیین سیاستهای کلی نظام میباشد. شاید بتوان اعلام یک شعار برای هر سال را در راستای این وظیفه دانست.
آغاز رسمی نامگذاری سالها
نوروز 78 اولین عیدی بود که مقام معظم رهبری نامی مشخص را برای سال برگزیدند؛ سال امام خمینی (ره). دلیل این نامگذاری همزمانی آن سال با یکصدمین سالگرد تولد بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران بود. سال 1379هم سال «امام علی (علیه السلام)» نام گرفت که دلیل آن وجود دو عید غدیر در آن سال بود. این اتفاق در سال بعد هم تکرار شد تا نخستین سال دهه 80مجددا سال «امیرالمومنین (علیه السلام)» نام بگیرد. رهبر معظم انقلاب سال 1381را نیز به عنوان سال «عزت و افتخار حسینی» نامگذاری کردند که دلیل این نامگذاری، تقارن ماه محرم و سالروز شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) با ایام نوروز بود.
سال 1382سال «خدمتگذاری» بود و سال بعد سال «پاسخگویی»؛ نامهایی که فعالان سیاسی آنها را نشان از کمکاری دولت وقت در خدمترسانی به مردم ارزیابی کردند و آن را نشانهای مبنی بر مطالبات رهبر معظم انقلاب نسبت به دولت در زمینه خدمترسانی به مردم دانستند. سال 1384به عنوان سال «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» نامگذاری شد؛ سالی که اوج فشارهای غرب علیه ایران بر سر پرونده هستهای بود و حضرت آیت الله خامنهای تمامی مطبوعات، احزاب و سیاستمداران داخلی را به همبستگی و دوری از مناقشات بیثمر داخلی و هشیاری درباره سناریوهای ضدانقلابی دشمنان ایران دعوت کردند.
سال میانی دهه 80هم به نام مبارک «پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله)» انتخاب شد. وجه تسمیه این نامگذاری از آن جهت بود که در آن سال دوبار تاریخ وفات پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در تقویم بود؛ یکبار در ابتدای سال و یکی در پایان سال. سال 1386سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» بود. رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی خود در ابتدای این سال، ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان و به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور را دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برشمردند و نسبت به هشیاری مردم و مسئولان در این زمینهها هشدار دادند.
ایشان سال 1387را هم سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند و در تشریح علت نامگذاری این سال به این عنوان، به نوآوری بزرگ و تاریخی ملت ایران در پیروزی انقلاب ایران اشاره کردند؛ سالی که سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22بهمن 57بود. سال 1388هم از سوی حضرت آیت الله خامنهای سال «اصلاح الگوی مصرف» نام گرفت؛ نامی که در ابتدای سال با استقبال گسترده مردم و مسئولان و کارشناسان روبرو شد و همگان از آن به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ کشور نام بردند اما حوادثی که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم پیش آمد، آن را تا حدودی تحتالشعاع قرار داد.
و سرانجام سال 1389هم به عنوان آخرین سال دهه 80از سوی رهبر معظم انقلاب، سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامیده شد؛ نامی که برای جبران خسارات فتنه 88برگزیده شد تا مردم و مسئولان با تلاش و کار بیشتر به فعالیت در راستای پیشرفت ایران عزیز بپردازند. نهایتا سال 1390 که آغاز دههای جدید بود هم نام اقتصادی بر خود گرفت و سالی شد برای «جهاد اقتصادی». حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت حلول سال 91، مجاهدت اقتصادی و حضور جهادگونه ملت ایران در عرصه های اقتصادی را یک ضرورت دانستند و خاطر نشان کردند: بخش مهمی از جهاد اقتصادی مسئله ى تولید ملی است که اگر ملت با همت، عزم و آگاهی و با همراهی برنامه ریزی درست مسئولان بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند بدون تردید بر چالشهایی که دشمن ایجاد می کند غلبه خواهد کرد.
ایشان با دعوت از همه دست اندرکاران اقتصادی و آحاد ملت برای حرکت به سوی رونق تولید داخلی در سال جدید تولیدملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را به عنوان شعار سال 91معرفی کردند. و اما نامگذاری سال 92 به نام «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» توسط مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، نشأت گرفته از راهبرد بلندمدّتی است که معظم له از سالیان پیش و به انحای مختلف با توجه به اشراف عمیقی که به مسائل جهانی دارند آن را دنبال کرده است.
خاستگاه شعار سال در آموزه های دینی
شعارهای مطرح شده در سالهای گذشته عموماً مفاهیم دینی و یا بر گرفته از آیات وروایات بوده ودر اندیشه اسلامی از جایگاه بلندی برخوردار بوده است . دلیل آن نیز کاملاً مشخص است. در جامعه اسلامی با یک رهبری دینی که رویکرد فقاهتی را در اداره وتنظیم امور جامعه اتخاذ نموده است ، شیوه های هدایت و مفاهیم بکار گرفته شده همگی بن مایه های دینی داشته و براساس مبانی وتفکر برگرفته از دین قابل توجیه وتفسیر است .
از این رو واکاوی ورد یابی نامهای تعیین شده در آموزه های دینی کار دشواری نیست . بلکه پشتوانه های عظیم معرفتی را در مجموعه اعتقادات ، اخلاقیات ، احکام وحکم اسلامی برای آنها می توان ارائه نمود .
به عنوان مثال برای شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی که شعار امسال می باشد ،تأمل در آیات سوره صف مسائل فراوانی را روشن می نماید .
این سوره از آن رو با تسبیح پروردگار شروع می شود که در آن ،مطالبه جهاد همه جانبه و یک پارچه امت اسلام و تقاضای یاری و نصرت پروردگار وجود دارد و این در خواست کمک به معنی نیازمندی واحتیاج ذات اقدس حق نیست و لذا تنزیه او از هر گونه فقر و نیاز به شهادت همه ی آسمانها و زمین و موجودات ،در صدر سوره ذکر شده است . سپس به مؤمنان یاد آوری می شود که ادعایی که به آن پایبند نیستند نداشته باشند و اگر به گفتارشان ملتزم نباشند غضب الهی را به دنبال خواهد داشت .
مبارزه مطلوب و محبوب خداوند ، رویا روئی همگانی و متحدانه ودر یک صف و آن هم صف نفوذ نا پذیر و مستحکم با با دشمنان خدا معرفی شده و پس از آنکه یاد آور اذیت ها و کوتاهی هایی که با دو پیامبر بزرگ خدا یعنی موسی و عیسی علیهما السلام و پیامد های سخت آن یعنی انحراف و گمراهی گردیده، خبر از سنّت اتمام نور الهی و جهانگیر شدن آن وغلبه دین خدا در همه عرصه ها علیرغم میل کافران ومشرکان داده و سپس راه های رهایی و نجات مؤمنان در دنیا و آخرت از گرفتاریها و عذاب سخت را ایمان وجهاد با مال وجان بر شمرده و می فرماید :
یا ایها الذین آمنوا هل ادلّکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله رسوله وتجاهدون فی سبیل الله باموالکم وانفسکم ذلکم خیرلکم ان کنتم تعملون
ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی که رهایی بخش از عذاب سخت است رهنمون شوم .به خدا و رسول او ایمان آورید ودر راه خدا با اموال و جانهای خود جهاد نمایید که اگر بدانید این برای شما بهترین است .
در این آیه از مؤمنان تقاضای ایمان شده است یعنی پایداری و استقامت در ایمان و جهت دادن همه ی تلاشهای جسمی و مالی در راه خدا ودر واقع تجارت سود بخش مؤمنان ، پایمردی و پایبندی به ایمان و استمرار آن ( فعل مضارع تؤمنون ) و همچنین مجاهدت همه جانبه با جان ومال و خستگی نا پذیری ومستمرو همگانی (تجاهدون ) معرفی گردیده است .
ایمان ، جهاد با مال وجهاد با جان ،همه ی عرصه ها از جمله عرصه سیاست و اقتصاد را در بر میگیرد و اینگونه ایمان و جهاد ،نه تنها جبران ضعفها و اشکالات گذشته را می نماید بلکه از لوازم و دستاوردهای آن ، تحقق اهداف و خواسته های امت اسلامی است که همانا پیروزی قریب الوقوع بر دشمنان ، فائق آمدن بر گرفتاریها و مشکلات می باشد و این وعده قطعی و بشارت آمیز پروردگار است (و اخری تحبونها نصر من الله وفتح قریب و بشّر المؤمنین )
ودر انتهای سوره دستور به یاری پروردگار وورود به زمره ی انصار الله به همه ی مؤمنان داده شده و تجربه و درس عبرت آموز پیروزی های گذشته ، شاهد حقانیت این راه معرفی شده است .
روح حماسی در تمام آیات این سوره آشکارا مشاهده می گردد .حماسه مقاومت، حماسه عمل به شعارها،حماسه جهاد درصف واحد ،حماسه وحدت پولادین ،حماسه حضور و همراهی با رهبران الهی ، حماسه آینده ی نوید بخش ، حماسه غلبه جهانی دین خدا ، حماسه ناکامی و شکست مشرکان و کافران ، حماسه استقامت در ایمان ، حماسه جهاد اقتصادی ، حماسه جهاد نظامی ، حماسه نصرت خدا و حماسه پیروزی و غلبه بر دشمنان .
علت نام گذاری:
تا سال 1378 که نقطهی عطفی در نامگذاری سالها از طرف رهبری بوده است، نامگذاری سالهای قبل از آن بیشتر با موضوعات اخلاقی در ارتباط بوده است. موضوعاتی همچون پرهیز از اسراف، وجدان کاری، پایداری در مواضع اسلامی انقلابی و موضوعاتی از این دست. با این وجود برای نامگذاری یک سال میتوان به موارد مختلفی اشاره داشت. به نظر میرسد آنچه باعث نامگذاری خاصی برای یک سال توسط رهبری میگردد، ضرورتهای ملی، بینالمللی، فرهنگی، اقتصادی و … می باشد.
دستهای از این نام گذاریها بر اساس ضرورتهای اجتماعی-اقتصادی میباشد که از جمله آن میتوان به اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف؛ کار مضاعف و تشویق به جلوگیری از اسراف اشاره داشت. دسته ای دیگر به موارد بینالمللی مربوط میباشد. مانند نام گذاری سال 1385 به نام مبارک پیامبر اعظم (ص) که در پی اهانت به ساحت مقدس آن بزرگوار انجام شد. دسته ای دیگر به موارد فرهنگی و مذهبی مربوط می باشد، همچون سال های امام علی و امام حسین (ع) و سال امام خمینی(ره).
دستهای دیگر نیز به موارد داخلی مربوط میباشد. برای این مورد نیز میتوان به نامگذاری چند سال با عناوین اتحاد ملی و انسجام اسلامی، پاسخگویی مسئولان و … اشاره داشت. ریشهی اهمیت موضوعات اقتصادی در این چند سال اخیر را میتوان در «تحولات درون کشور» و «تحولات در عرصهی بینالمللی» عنوان کرد. در ادامه مهمترین دلایل نامگذاری این چند سال با موضوعات اقتصادی در دو بخش تحولات داخلی و خارجی، عنوان می شود.
الف: تحولات در درون کشور.
1. ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی (باز تعریف اصول اقتصادی)
2.ورود نیروی کار فراوان و جوان (متولدین دههی 60) به بازار کار
3.مسأله ازدواج و تهیهی مسکن برای گروه فوق
4. لزوم تغییر، نوسازی و سرمایهگذاری در بسیاری از صنایع داخلی
5. تغییر نیازها و الگوی مصرفی در کشور
6. تورم موجود در کشور که ریشهی بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور میباشد
7. لزوم مبارزه با فساد و رانت (به خصوص در اقتصاد) در کشور
8. مسألهی انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 که تقریباً یک سال انرژی کشور را به خود مشغول داشت
ب: تحولات در خارج از کشور:
1. مسألهی تحریمهای غرب و اتحادیهی اروپا علیه کشور
2. وقوع بحرانهای فراگیر اقتصادی در غرب و سرایت آن به اقتصاد دیگر نقاط دنیا
3. وقوع ناآرامیها و تحولات اجتماعی در کشورهای همجوار و عربی (بیداری اسلامی یا بهار عربی).
4. اقتصاد کشورهای همسایه و رقیب ایران (مانند ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی) در دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشم انداز.
تبلور نامگذاری 5 سال اخیر در تعریف اقتصاد مقاومتی
در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریمهای یکجانبهی غرب علیه کشورمان در جهت متوقف کردن برنامههای هستهای ما، واژهای به ادبیات اقتصادی کشور اضافه شده است. «اقتصاد مقاومتی» واژهی جدیدی در ادبیات اقتصادی کشور ایران است که به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته و در حال چکشکاری است. این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با رهبری در سال 1389 مطرح گردید.
در همین دیدار، رهبری اقتصاد مقاومتی را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی مینمایند و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز 2 دلیل «آمادگی کشور برای جهش» و «فشار اقتصادی دشمنان» را معرفی میکنند.
برای مفهوم اقتصاد مقاومتی در همین مدت زمان کم، تعاریف متفاوتی ارائه شده است که هر کدام از جنبهای به این موضوع نگاه کردهاند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبری ارائه دادهاند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودهاند: «اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که برای یک ملت، حتی در شرایط فشار و تحریم، زمینهی رشد و شکوفایی را فراهم میکند.
امسال برای پنجمین سال متوالی است که نامگذاری سالها در ایران با موضوعات اقتصادی انجام میشود. نقشهی راه امسال به عنوان «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» نیز موضوعی اقتصادی را در دل خود دارد. این نامگذاریها را نمیتوان بدون دلیل دانست. ریشهی اهمیت موضوعات اقتصادی در این چند سال اخیر را میتوان در «تحولات درون کشور» و «تحولات در عرصهی بینالمللی» عنوان کرد.
با نگاهی به عناوین این چند سال: «نوآوری و شکوفایی»، «اصلاح الگوی مصرف»، «همت مضاعف و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی» و «تولید داخلی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» به جنبههای مختلفی از اقتصاد مقاومتی میرسیم. به عبارت دیگر، شعار سالهای اخیر هریک به نوبهی خود جنبههای مختلف اقتصاد مقاومتی را به همراه دارند.
جنبه های اقتصاد مقاومتی:
1. نوآوری و شکوفایی؛
نوآوری و شکوفایی به عنوان محرک رشد پایدار شناخته میشود. همچنین کمبود نوآوری یکی از عوامل اصلی پایین بودن سطح رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه شناخته میشود. ایدهی اصلی نوآوری مبتنی بر این نکته است که نوآوری سبب افزایش تولید از طریق افزایش توان تولید افراد و نهایتاً رشد اقتصادی میگردد.
بر مبنای این ایده، سال 1387 به عنوان سال «نوآوری و شکوفایی» معرفی شد و انتظار رهبری از نامگذاری سال 1387 نیز این بود که در همهی بخشها نوآوری به وجود آید. بر مبنای تعریف که در ابتدا از اقتصاد مقاومتی ارائه شد (اقتصادی که با وجود فشار خارجی زمینهی رشد و شکوفایی را فراهم کند) و نیز با تأثیری که نوآوری و شکوفایی بر افزایش تولید ناخالص داخلی هر کشور دارد، یکی از مهمترین مؤلفهها برای اقتصاد مقاومتی، نوآوری و شکوفایی است. این مورد، به عنوان یک حلقهی زنجیر از شعارهای چند سال اخیر، از شاخصهای اصلی اقتصاد مقاومتی به شمار میرود. امید است که با توجه به حفظ حقوق مالکیت معنوی در کشور، توجه جدیتری به این شاخص گردد.
2. اصلاح الگوی مصرف؛
در سال 1388 اصلاح الگوی مصرف به عنوان شعار سال انتخاب شد و در راستای تعریف ذکرشده برای اقتصاد مقاومتی، میتوان اصلاح الگوی مصرف را یکی دیگر از جنبههای مهم اقتصاد مقاومتی برشمرد، اما چرایی این موضوع را میتوان به این صورت بیان کرد که یکی از ابتداییترین و اصولیترین مبانی علم اقتصاد «کمبود منابع» است. به عبارت دیگر، علم اقتصاد علم استفادهی بهینه از امکانات و منابع محدود در راستای ارضای نیازهای نامحدود بشری است. افزایش مصرف در جامعه باعث افزایش استفاده از منابع محدود میگردد و در نتیجه، سرمایهگذاری را کاهش میدهد.
حال عبارت فوق را به این صورت بیان میکنیم که اگر با منابع موجود الگوی مصرف جامعه اصلاح شود و در مصرف زیادهروی نشود، در نتیجه مقداری منبع که مورد استفاده قرار نگرفتهاند باقی میمانند و میتوان آنها را سرمایهگذاری کرد. در نتیجه، سرمایهگذاری افزایش مییابد و افزایش سرمایهگذاری به افزایش تولید میانجامد. طبق تعریف اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف از طریق افزایش سرمایهگذاری باعث رشد و شکوفایی اقتصاد میگردد.
رهبری در ابتدای سال 1388، در بیان اصلاح الگوی مصرف، چنین میفرمایند:
«مردم عزیزمان توجه داشته باشند که صرفهجویى به معناى مصرف نکردن نیست. صرفهجویى به معناى درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است.»
نکتهی حائز اهمیت در ارتباط با اصلاح الگوی مصرف این است که در مصرف یک کشور 2 گروه عمده وجود دارند: دولت به عنوان یک مصرفکنندهی بزرگ و مردم. در راستای اصلاح الگوی مصرف در دولت نیاز به سازوکارهای قانونی و دستوری است، در حالی که این رویه در میان مردم جواب نمیدهد و در این قسمت نیاز به فرهنگسازی برای اصلاح الگوی مصرف وجود دارد.
3. کار جهادگونه؛
شعار 2 سال متوالی 1389 و 1390 بیشتر در ارتباط با تشویق به کار و فعالیت است. شعار «همت مضاعف و کار مضاعف» در سال 1389 و «جهاد اقتصادی» در سال 1390 را نیز میتوان در ارتباط با تعریف گفتهشده از اقتصاد مقاومتی دانست. افزایش مهارت و بهرهوری نیروی کار و استفادهی بهینه از نیروی کار برای پیشبرد اهداف کشور به عنوان یک جنبهی مؤثر از اقتصاد مقاومتی تعریف میگردد.
برای جبران عقبماندگیهای کشور و دستیابی به رشد شتابان، به عزم جدیتر و جهادگونه در میان عوامل تولیدی نیازمندیم. یکی از این عوامل تولید نیروی کار است. نیروی کار، به عنوان مهمترین عامل تولیدی، نقش پررنگی را در رشد اقتصادی دارد. با استفاده از منابع موجود، اگر خواهان افزایش تولید باشیم، یکی از راههای ممکن، افزایش بهرهوری نیروی کار یا افزایش ظرفیت تولیدی است.
برای مثال، برای افزایش ظرفیت تولیدی کارخانهای که یک شیفت کاری تولید میکند، میتوان به شیفتهای کاری اضافه کرد یا در همان یک شیفت کاری، پرتکاری را کاهش داد یا بهرهوری را افزایش داد. به صورت خلاصه، این امر را میتوان به کار جهادگونه تشبیه کرد. در راستای تعریف اقتصاد مقاومتی، با توجه به شرایط تحریم و فشار موجود، اگر بتوان بهرهوری نیروی کار را افزایش داد یا اینکه نهادهای تولیدی با جهاد و از خودگذشتگی توان تولیدی را افزایش دهند، در نتیجه زمینهی رشد و شکوفایی را فراهم کردهاند و این خود جنبهی دیگری از اقتصاد مقاومتی است.
4. حمایت از تولید داخلی؛
یکی از مفاهیم اساسی در ادبیات اقتصادی این سخن است که واردات یعنی ایجاد اشتغال برای نیروی کار خارجی و صادرات یعنی ایجاد اشتغال برای نیروی کار داخلی. این سخن نیز همانند 3 جنبهی قبلی در راستای تعریف اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد، اما این جنبه از اقتصاد مقاومتی با 3 جنبهی قبل تفاوتهای اساسی دارد.
یکی از تفاوتها این جنبه این است که به صورت مستقیم بر رشد و شکوفایی تولید اثر دارد، نه به صورت غیرمستقیم و باواسطه. نکتهی دیگر اینکه با حمایت از تولید داخلی (مخصوصاً در مواردی که توانایی تولید کالا در داخل وجود دارد) وابستگی به دنیای خارج کاسته خواهد شد. با کاسته شدن وابستگی به دنیای خارج و به خصوص دنیای غرب که مجری فشار و تحریم بر کشورمان است، اثربخشی تحریمها کاهش مییابد و در نتیجه، به رشد و شکوفایی اقتصاد میانجامد.
البته مزایای بسیاری در حمایت از تولید داخلی نهفته است که از جملهی آنها میتوان به ایجاد اشتغال برای نیروی کار داخلی، کمتر شدن فشار تورمی، توجه به برند (نماد) داخلی در صنایع مختلف، تقویت بخش خصوصی، کاستن از بار مالی دولت، ارزآوری کالاهای غیرنفتی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. همهی موارد فوق در راستای تعریف گفتهشده از اقتصاد مقاومتی قرار میگیرند. در واقع «حمایت از تولید داخلی» به صورت مستقیم، یعنی فراهم نمودن زمینهی رشد و شکوفایی برای اقتصاد، به اقتصاد مقاومتی کمک میکند.
5. حمایت از عوامل تولید داخلی؛
بخش دوم شعار سال 1391، یعنی حمایت از کار و سرمایهی ایرانی، به معنای حمایت از عوامل تولید داخلی است. در اقتصاد عوامل تولید شامل نیروی انسانی، زمین، کار، سرمایههای فکری، سرمایههای انسانی، سرمایههای مادی یا دیگر دستهبندیهای میشود. معمولاً عوامل تولیدی غیر از نیروی کار را به عنوان سرمایه میشناسند. پس بخش دوم شعار امسال نیز در راستای تعریف ذکرشده از اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد، چرا که برای افزایش و شکوفایی تولید، باید به حمایت از عوامل تولید پرداخت. افزایش حمایت از عوامل تولید نتایجی را به همراه خواهد داشت: اول اینکه چون این عوامل به صورت مستقیم در تولید نقش دارند، به افزایش تولید میانجامد و دوم اینکه حمایت از عوامل تولید به مانند سرمایهگذاری است و از این طریق نیز منجر به افزایش تولید میشود.
مطالعات اقتصادی بیانگر این موضوع است که نرخ رشد بلندمدت اقتصادی با سطح درآمد اولیهی کشور همبستگی بالایی ندارد و پایین بودن موجودی سرمایهی فیزیکی تنها عامل رشد پایین اقتصادی در کشورها نیست، بلکه برخی از عوامل به خصوص سرمایهی انسانی باعث تسریع رشد اقتصادی میگردد.
در نتیجه، حمایت از عوامل تولید داخلی به رشد بلندمدت اقتصادی میانجامد و شکوفایی اقتصاد را در پی خواهد داشت. این مورد نیز در تعریف اقتصاد مقاومتی تبلور مییابد، چرا که فشارها و تحریمهای خارجی تأثیر چندانی بر حمایت از عوامل تولید داخلی نخواهند داشت. البته به شرط آنکه موارد خاص اقتصاد اسلامی رعایت شود و مدیریت بهینه در این خصوص برقرار باشد.
نتیجهگیری
در این مقاله با نگاهی گذرا به مسأله علت نام گذاری سالها و شروع این امر پرداخته شد و در نهایت، به بررسی شعارهای چند سال اخیر که اقتصادی بودهاند پرداخته شد. با بررسی موضوع، نتیجه گرفته میشود که شعارهای چند سال اخیر همانند حلقههای زنجیری هستند که در راستای تعریف فوق از اقتصاد مقاومتی تبلور مییابند. نامگذاری چند سال اخیر در 5 جنبه تقسیمبندی شد و نتیجهگیری شد که هر بند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و بدون تأثیر عوامل خارجی همچون فشارهای اقتصادی و تحریمها، موجبات رشد و شکوفایی اقتصاد را فراهم میسازد.
موضوع دیگر اینکه با توجه به تعریف علم اقتصاد، که به تخصیص امکانات و منابع محدود به نیازها و خواستههای نامحدود میپردازد، بدون اضافه کردن منابع جدید و بیشتر و با استفادهی بهینه از منابع موجود و توجه به جنبههای پنجگانهی فوق، اثرات فشارهای خارجی و تحریمها بر اقتصاد داخلی به حداقل میرسد و آنها را کماثر میکند، چرا که هر کدام از این جنبهها توانایی افزایش و رشد تولید داخلی را در خود دارند.
*************************************************************
فهرست منابع:
1. دیدار مقام معظم رهبری با کارآفرینان به تاریخ 16/شهریور/1389
2.. دیدار مقام معظم رهبری با دانشجویان به تاریخ 15/شهریور/1391
3.مطلب منتشره در سایت برهان به آدرس http://adibarabi.blogfa.com/post-46.aspx
4. ربیعی. مهناز، اثر نوآوری و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران، مجله دانش و توسعه، سال شانزدهم، شماره 26، بهار 13885.
5.پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت تحویل سال 1387
6. بیانات دراجتماع بزرگ زائران ومجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به تاریخ 1/فروردین/1388
7.رضایی. جواد، محمد ناد علی و جواد علیزاده، بررسی رابطه علی رشد بهره وری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی (مطالعه موردی بخش بازرگانی، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال یازدهم، شماره دوم، تابستان 1390
8.نکته هایی پیرامون شعار سال 92 روزنامه مشرق 5 فروردین 92.
9. مقاله گفتوگو با دکتر غلامعلی حدادعادل، مشاور عالی رهبر انقلاب و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره دلایل و مؤلفههای انتخاب نام سال توسط آیتاللهالعظمی خامنهای
10. مقاله نامگذاری سالها، نویسنده: مهدی خانعلی زاده
سلام حضرت آقا روزتون مبارک ای لبخند خدای صلابت خدا / یاد آن خواب بخیر که داشتم دوشادوش شما راه می رفتم آنقدر از دیدار شما و دیدار بی واسطه تون خوشحال بودم که خوشحالی ام از حد توصیف خارج بود
بعد ولی یادم هست شما صحبت می کردید محتوای صحبتتون اصلا یادم نیست – این درد من تنها گمونم نباشه واقعا گوش نمی دیدیم با جان و دل تا گوش دلمون صحبتاتون رو بشنوه و الا حال و روزمون که این نبود- فقط یه حس غم بسیار وحشتناک داشت به اون حس زیبای زیبا اضافه می شد ..... و این حس عجیب رو ایجاد می کرد یه حس عجیب و غریب ...... هم شادی هم غمگینی و بعدها دیگه تو بیداریم تکرار شد این حس عجیب .... حسی که توصیفش سخته .... بی چاره ات می کنه ..... دیوانه ات می کنه ....ولی دوستش داری .... میخوای باشه.....
راستی حضرت آقا کی می اید درمان دهنده این حسهای ناتاب کننده من که عاصی کرده ام خلایق را و خود را .....
یه بار یه کلیپی می دیدم از زمان دفاع مقدس رزمندگان جبهه اسلام علیه کفر این گونه دعا می کردند: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
حالا من : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خامنه ای رو نگهدار .... آمین