روز نوشت 9: هوای بارانی
شنبه بهمن ۱۷ ۱۳۹۴، ۲۱:۴۷
/
بازدید : ۴۷۹
باران می بارد و صدایش می اید و با روح آدم بازی می کند .....
یاد شهدا پر می شود در وجودم ....
مخصوصا شهید احمد رضا احدی با این دوست داشتنش
قصه قصه ی حب است .
وقتی تمام زندگی انسان تمام افکار یک انسان بعد از خدا یک دوست باشد و آن هم دوستی همسنگ تو ....
قصه قصه ی فرهاد نیست افسانه ی مجنون نیست .
قصه ی لرزیدن قلبی و چکیدن اشکی است .
قصه قصه ی غریبی است با یک آشنا میان این همه غریبه ها .
کتاب حرمان هور رو نمی دونم چند بار خوندم و هر بار تشنه تر از قبل
اگه نخوندید حتما بخونیدش ....