الهی، همانا اختلاف تدبیرت و دگرگونی سریع تقدیراتت، بندگان عارفت را مانع می شود از اینکه: بر عطاء، آرام گردند و اطمینان کنند؛ و در بلاء، از تو ناامید گردند...
پ. ن : با سلام تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و دهه کرامت رو تبریک می گم
- [Forwarded from جعفر ملک میرزایی]
نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.
گفتم به پیری رِسَم و توبه کنم
آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد
یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، نماز توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد (که البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد). این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند.
نحوه انجام نماز: در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود. سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود. در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود. بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود و در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید) و در انتها گفته میشود:
نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند. (انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا... ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.)
قبلا از این شهید وصیت نامه صوتی گذاشتم براتون. شهید حمید سربی تو وصیت نامه صوتی اش آخرش فراز آخر زیارت عاشورا رو می خونه و خدا چه زیبا دعای این بنده عاشقش رو اجابت می کنه و با اصابت گلوله ای به قلبش خون قلبش رو می ریزه و حمید قاطی مهجم ها می شه این یک
اما مورد دوم به توصیه دوستان عزیزم دارم سخنرانی های استاد پناهیان رو با عنوان محبت راز معنویت رو گوش می دم عالیه . برا شنیدن صوتها روی عنوان محبت راز معنویت کلیک کنید اما چکیده جلسه هفتم :
پناهیان: ویژگیهای محبت خوب: 4. به نفع آدم باشد!
ویژگی دیگری محبت عبارت است از اینکه یک محبت خوب باید به نفع آدم باشد.
اگر هر اقدامی که شما برای محبوبت انجام میدهی، او هزار برابر جواب دهد، خیلی شرمنده میشوی، و خیلی عاشقتر خواهی شد. چون تو برای منفعت او کار نکردی، ولی او به نفع تو کار کرده است. گرچه تو برای اینکه منفعتی از او بگیری کار نکردی، ولی او به نفع تو کار کرده .
در مسیر اربعین یکی از کسانی که از زوار پذیرایی میکرد با گریه میگفت: «من هرسال که برای اربعین هزینه میکنم ولی چند برابر برمیگردد و غصهام این است که امام حسین(ع) اجازه بده یکبار برایش فداکاری کنم و ضرر بدهم، اما آقا نمیگذارد.» این بنزینی است که در آتش محبتش ریختهاند.
یک محبت خوب، خوبیاش این است که محبوب به نفع تو باشد. محبوب به فکر تو باشد و وقتی میبیند تو شیدای او هستی و ازخودگذشته هستی، حواسش به تو باشد و کارهایت را مرتب کند که تو فرصت عاشقی داشته باشی.
- آقا ما به خاطر منفعت عاشقی نمیکنیم! - خب عاشق خوبی هستی، ولی محبوب هم برای خودش برنامهای دارد. محبوبترین دارایی انسان جان اوست. آنهایی که عاشقانه جان خودشان را درراه خدا میدهند، خدا میفرماید: میخرم. خدایا ما آمدهایم عشقبازی! خدا میفرماید: من به نفع تو چند برابر میخرم!
اشکال: محبت یعنی فداکاری پس چرا شما میگویید: محبوب باید به نفع آدم باشد؟
اگر محبوب به نفع آدم باشد، هر چه انسان بخواهد خودش را برای او فدا کند، آتش محبتش بیشتر شعلهور میشود؛ از بس که شرمنده میشود. اگر خواستید پای قرآن اشک بریزید، همین یک آیه کافی است: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ»، خدا میگه: بندۀ من به من احسان کرده، میخواهم جوابش را بدهم! - «آخه خدا! ما چه احسانی میتوانیم به شما داشته باشیم؟! تو بینیازی، تو بزرگیُ چرا کارهای ما را اسمش را احسان میگذاری؟ من به نفع خودم اقدام کردم. خودت فرمودی «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ». مگر کسی میتواند به شما احسان کند؟»
محبت خوب محبتی است که معشوق به نفع عاشق باشد، و الا اولا خیلیها را نمیشود به عاشقی دعوت کرد، و ثانیا خیلی از کسانی که در مسیر عاشقی هستند کمکم خسته میشوند و برمیگردند. نگو اینها عشق حقیقی نیست، انسان اینگونه است! رسول خدا(ص) میفرماید: جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَى حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ إِلَیْهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَسَاءَ إِلَیْهَا(الفقیه، ج4، ص381) یعنی ذاتیِ قلب انسان است که هرکسی به نفعش هست را دوست دارد و از کسی که به ضررش باشد، بدش میآید. لذا اگر خدا به نفع ما نباشد، قلب ما اینگونه است که خودبهخود نسبت به این محبت سرد میشویم.
اگر با خداوند متعال عشقبازی کنید، هلاکتان میکند و اینقدر آتش عشق شما را شعلهور خواهد کرد که حد و حساب ندارد. درحالیکه اگر خدا به نفع ما نبود کمکم سرد میشدیم.
فایدۀ دیگر اینکه محبوب به نفع آدم باشد، این است که ادم نسبت به این محبت، احساس ضرورت میکند! بعد با این احساس ضرورت میتواند دلش را مجذوب و محصور محبوبش بکند! بگوید: «ای دل من! کجا میروی؟ مرا بیچاره نکن! اگر عاشق خدا نشوم نابود میشوم! تمام منافعم اونجاست، بیا بریم!» به دلت بگو! مگر تعارفه؟ بگو: « خوبه گرمای زندگیام را از دست بدهم و دچار سردی و افسردگی روحی و کمانگیزگی برای زندگی بشود؟ خوبه بصیرت، فهم و خلاقیتم را از دست بدهم؟» وقتی محبوب به نفع ماست، عاشق نشی ضرر کردی.
پی نوشت: چیه خیال کردید ماه رمضان تموم شد خدا بای بای . ....
نه خیر خدا عاشق تر از این حرفاست که ولمون کنه به حال خودمون تا از دست محبتهاش در بریم
اما در لینک زیر می تونید صوت دکتر لسانی رو بشنوید در مورد سوره شناسی آیه الکرسی
برا خودم خیلی جالب بود مخصوصا مهمترین نکته اش این بود که استاد لسانی اشاره دارند به این نکته که این که می گن آیه الکرسی رزومه خداست و اینکه می گن سوره اخلاص شناسنامه خداست کاملا غلطه بقیه رو دوست داشتید خودتون گوش بدید
1-خواهش می کنم واقعا به خدامون اعتماد کنیم و با ناامیدی خودمون خدا رو غریب نذاریم .
2- شهید رحیمی نیکو شهید شانزده ساله که داستان صبر مادرش شنیدن داره
یادی از صبر مادر
شهید یوسف رحیمی نیکو
توی مجلس ترحیم مادر
متوفی مدام بی قراری می کنه و آروم و قرار
نداره .... البته این سومین داغ جوان است که کشیده است و نمی دانم حق دارد یا
نه....
وقتی بی قراری مادر
به اوج می رسد صدایش می کنند که بیاید و
آرام کند خواهر عزیز از دست داده اش را
وقتی وارد می شود می
گوید می دانی یوسف رحیمی نیکو 16 سال بیشتر نداشت که رفت و شهید شد . پیکرش سر هم
نداشت. رفتم به مادرش خبر شهادت بدهم گفت مرا برای دیدن پیکر پسرم ببر. گفتم نمی
شود . از من انکار شد و از او اصرار. آخر
گفتم آخر میدان جنگ شهید شده پیکرش سالم نیست. گفت عیب ندارد . بردمش . توی
سردخانه کشو را بیرون کشیدم . نگاه کرد بعد دوباره پارچه سفید را کشید روی پیکر بی
سر پسرش و بی هیچ جزع و فزعی خواست که برش گردانم .....
دانشگاهمون کتاب آفتاب حکمت را تعیین کرده که بخونیم و تو آزمون اینترنتی شرکت کنیم. خوشحال از این توفیق اجباری شروع به خواندند حکمتها می کنم واقعا یکی زیباتر از آن یکی. ولی تااینجا که خوانده ام حکمتهای زیر جور دیگری با روحم بازی می کند.
اولش حکمت 137 نهج البلاغه است که حضرت در آن فرموده اند: «روزى را به وسیله صدقه فرود آورید»; (اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ). در آخر توضیح حکمت این حدیث از امام صادق ع هم بسیار قابل تو جه می شود. البته صدقه همیشه با مال و ثروت محقق نمی شود وگاهی کارهای خیر که نفع اجتماعی دارند نیز از مصادیق آن شمرده شده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «صَدَقَةٌ یُحِبُّها اللّهُ إِصاحٌ بین النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتقارُبٌ بَینَهم إِذا تباعَدوا؛ صدقه اى که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصاح میان مردم هرگاه رابط هشان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند.
و دومی حکمت 194 است که از انجا که خودم درگیر کنترل خشمم هستم مرا جذب می کند: امام علی علیه السلام در این حکمت می فرمایند: مَتَى أَشْفِیَ غَیْظِی إِذَا غَضِبْتُ؟ أَ حِینَ أَعْجِزُ عَنِ الاِنْتِقَامِ فَیُقَالُ لِی: لَوْ صَبَرْتَ؟ أَمْ حِینَ أَقْدِرُ عَلَیْهِ فَیُقَالُ لِی: لَوْ عَفَوْتَ.
امام علیه السلام فرمود : من کى آتش خشمم را فرو نشانم آیا هنگامى که از انتقام ناتوانم که به من مىگویند : اگر صبر کنى (تا توانا شوى) بهتر است یا هنگامى که قادر بر انتقامم که به من گفته مىشود: اگر عفو کنى بهتر است.
در توضیح این حکمت زیبا جملات زیر قابل توجه است. مراد این است که هرگز مرا یارای انتقام وجود نداشته و چاره ای جز کظم غیظ و فرو خوردن خشم خود ندارم. چرا که یا قادر بر انتقام هستم که در این هنگام گفته م یشود اگر عفو کنی بهتر است و یا قادر بر انتقام نیستم که گفته می شود اگر صبر کنی بهتر است.
پی نوشت: دوستان بیایید با نهج البلاغه هم انس بگیریم.
سرور من شاید مرا از درگاهت رانده اى، و از خدمتت عز نموده اى، یا مرا دیده اى که حقّت را سبک مى شمارم پس از پیشگاهت دورم ساختى، یا شاید مرا روی گردان از خود مشاهده کردى، پس مرا مورد خشم قرار دادى یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتى، پس به دورم انداختى، یا شاید مرا نسبت به نعمت هایت ناسپاس دیدى، پس محرومم نمودى، یا شاید مرا از همنشینى دانشمندان غایب یافتى، پس خوارم نمودى، یا شاید مرا در گروه غافلان دیدى، پس از رحمتت ناامیدم کردى، یا شاید مرا انس یافته با مجالس بیکاره ها دیدى.
پس مرا به آنان واگذاشتى، یا شدى دوست نداشتى دعایم را بشنوى پس دورم نمودى، یا شاید به خاطر جرم و جنایتم کیفرم نمودى،
یا شاید براى کمی حیایم از تو مجازاتم نمودى، پس اگر پروردگارا عفو کنى، سابقه اینکه از گناهکاران پیش ار من گذشته اى طولانى است، زیرا کرمت پروردگارا از مجازات اهل تقصیر بسیار بزرگ تر است، و من پناهنده به فضل توام، از تو به تو گریزانم، خواهان چیزى هستم که وعده داده اى.و آن چشم پوشى از کسانى است که به تو گمان نیک برده اند،
البته هر روز صبح هم گوش می دم که در ادامه براتون می ذارم